فرازي از وصيت نامه:
كاش هزاران جان ميداشتم و اين جان ناقابل را به دين مبين اسلام تقديم می كردم .
خاطره ای از شهید:
پدر شهید به علت وابستگی زیادی که به شهید داشته بود از او مکرر می خواست از رفتن به جبهه منصرف شود. شهید به پدرش گفته بود که اگر برای او یک ماشین آریا بخرد او از رفتن منصرف می شود. پدر شهید ماشین را برای فرزندش تهیه می کند ولی شهید بعد از رفتن یک مسافرت با ماشین نمیتواند خود را راضی کند ماشین را به پدرش می دهد و راهی جبهه می شود.